مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:21042 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

راههاي پرهيزكاري و نزديك شدن به خدا چيست؟



از راههاي پرهيزكاري و نزديك شدن به خداوند سؤال نموديد. جاي بسي خوشحالي است كه در ميان تمام جاذبه هاي رنگ به رنگ دنياي امروز، كه ما را بخود مي خواند، شما طريق تقرب به خداوند تبارك و تعالي را انتخاب نمودهايد. و البته روح سرشار از پاكي شمابرادر جوان، اقتضاي چنين روحيه مباركي را بيشتر از ديگران دارد. دقت فراوان بفرماييد كه اين قلب سرشار از عشق و آماده را كه به فرمايش نبي مكرم اسلام? بسان پَري است كه در دشتي به شاخه اي آويزان است، وباد او را زير و رو مي كند. (1)، و قطعاً براي اين دل قراري نخواهد بود بجز اطمينان به ذكر خدا، به تيرگي ظلمت و غفلت و راه گم نمودن، آلوده نشود. مي طلبد كه در ابتداي اين راه چشم اندازي از مقصد روشن شود، تا گرفتار بيراهه ها و انحراف از مسير نشويم. كه ابتلاي عامي براي سالكان طريق حضرت دوست مي باشد.

القلبُ حرمُ ا... فلا شكُن حرمَ ا...غيرَا...(2)

(قلب حرم خداست بنابراين اسكان نده غير خدا را در حرم خدا)

قلب آدمي به عنوان بُعد عالي وجود او، كانون الهامات و اشراقات و جذبات ربوبي است. از اين رو قطب وجود او محسوب شده، خواستگاه اميال و آرزوي او نيز مي باشد.

مقامي است كه در عالي ترين مرتبه خود تجليگاه عشق الهي است. يعني تجلي تامّ اسماء و صفات محبوب ازلي، و پنجره اي است بسوي ملكوت.

سلطنتي است (3) مطلقه بر تمام شؤون وجود آدمي، با جنودي رحماني. مصحض (4) است گشوده، و منقوش به نقش اخلاص و توحيد. از اين جهت گفته مي شود القصد الي ا... بالقلوب ابلغ من القصد اليه بالبدن و حركات القلوب ابلغ من حركات الاعمال(5). (ره سپرده بسوي خداوند با قلوب رساننده تر از بدن، و حركات قلوب نيز رساننده از حركات اعمال است.)

و صد البته كه اين توصيف قلب سالم است؛ قلبي سالم از دنيا دوستي. (6) كه غايت آمالش لذت بطن و خرج و جاه و مقام است، و قلبي سالم كه در ديدار پروردگارش جز او احدي را نبيند.(7) و قلبي سالم از تركش هاي شبهات، قلبي كه مورد خطاب لا يفقهون بها (8) نيست، قلبي كه به دنائت و قساوت مبتلا نشده، و مهر خِتام بر آن نخورده باشد. قلبي شرح شده به نور علم و ايمان(9). و



چشمه هاي جوشيدة حكمت.(10) پس هدف فتح قلعه اي است كه شياطين بر آن حصار يحومون الي قلوب بني آدم كشيدهاند، و آنجا را چراگاه خويش قرار داده اند؛ و تبديل نمودن آن به قرارگاه بي منتهاي لا يسعني سمائي و لا ارضي و وسعني قلب عبدي المؤمن (12) (وسعت نداشت آسمان و زمين، و ليكن قلب بنده مؤمن من، گنجايش مرا داشت.)

براي تقرب به پروردگار، مي بايست خانة دل را روبيد، و از زنگار و حبّ غير الهي (13) زدود. و آنجا را حرم امن براي خويش قرار داد. و از سكو، سبكبار به ملكوت پرواز نمود.

برو تو خانه دل را فرو روب مهيا كن مقام و جاي محبوب

براستي در درون ما جايي براي دو معشوق نيست. ماجعل الله لرجل من قلبين في جوفه (14)

و حضور يكي از آنها جاي را براي ديگري تنگ مي كند.

مجاهده در راه حق را با نفس و القائات شيطان، و اخراج او را از حرم الهي، بايد سرلوحه برنامه هاي خويش قرار دهيم. او كه مظاهر الهي، و عشق به پروردگارخوبيها، و آن نفخة دميده شده در قلب و جان ما، كه مورد ميثاق ما با خداي مهربان بوده را اخراج كرد، و خود را در چهره اي بَزَك كرده، بجاي آن نشاند و به فساد و افساد مشغول شد. بايد به مقابله با مظاهر كفر، كه خويش را در لباس لذتهاي كاذب و فاني در قلب مستقر كرده، برخاست.

در پي اين مجاهده و حركت است كه آرام آرام به طهارت قلب نزديك مي شويم، و انشاء ا...از آنها باشيم، كه خداوند خود راه را به ايشان مي نمايد : والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان ا... لمع المحسنين (15) (كساني كه در راه ما جهاد ميكنند، هر آن هدايت مي كنم ايشان را به راههاي خود، و بدرستي كه خداوند با محسنين است.)

بشارتهاي اميدبخش، براي سالكان و روندگان به سوي معشوق، فراوان است. اِنَ الرّاحل اليك قريب المسافه (16) (همانا رهسپار به سوي تو، راهي بس كوتاه پيش رو دارد.)

براستي او محبوبي دور از ما نيست، بلكه از رگ گردن نزديكتر به ما است، و مشتاقتر به ما، از ما به اوست. دوري از او، مفهومي جز اعراض و رويگرداني ما جاهلان ندارد. از روايات تأثيرگذار ديگر در بشارت به بندگان خدا، روايتي است كه خداوند متعال در آن مي فرمايد : اي فرزند آدم، براي آمدن نزد من از جابرخيز؛ سوي تو مي آيم. به سوي من قدم زنان بيا، دوان دوان سويت مي آيم. (17)

آنچه از متون ديني بر ميآيد، منزل اول و گام نخست در راندن شيطان از مملكت وجودمان، معرفت درست به ساحت قدس ربوبي، و روئيت جمال نيكوي او در آئينه مخلوقات، و پاكسازي خاكريز انديشه و فكر از لوث ناپاكي حسي نگري است كه مقام ما را برابر با مقام حيوانات نموده است، و ما را لايق جهنم.

امام خوبان و عارفان، خميني عزيز، اين منزل را منزل تفكر مي نامند، و وظيفه را براي شاگردانشان اينگونه معين مي كند كه: تفكر در اين مقام، عبارت است از آنكه انسان لااقل در هر شب و روزي، مقداري ـ ولو كم هم كه باشد ـ فكر كند، در اينكه آيا مولاي او، كه او را در اين دنيا آورده، و تمام اسباب آسايش و راحتي را از براي او فراهم كرده، و بدن سالم و قواي صحيحه،كه هر يك داراي منافعي است،كه عقل هر كس را حيران مي كند، به او عنايت كرده، و اين همه بسط بساط نعمت و رحمت كرده، و از طرفي اين همه انبياء فرستاده، و كتابها نازل كرده، و راهنماييها نموده، و دعوتها كرده، آيا وظيفة ما با اين مولاي مالك الملوك چيست؟ آيا تمام اين بساط فقط براي همين حيات حيواني، و اداره كردن شهوت است، كه با تمام حيوانات شريك هستيم، يا مقصود ديگري در كار است؟ آيا انبياء كرام، و اولياي معظم، و حكماي بزرگ، و علماي هر ملت، كه مردم را دعوت به قانون عقل و شرع مي كردند، و آنها را از شهوت حيواني و از اين دنياي فاني پرهيز مي دادند، با آنها دشمني داشتند و دارند، يا راه صلاح ما بيچاره هاي فرورفته در شهوات را مثل ما نمي دانستند؟ اگر انسان عاقل لحظه اي فكر كند، مي فهمد مقصود از اين بساط چيز ديگر است، و منظور از اين خلقت، عالم بالاتر وبزرگتري است... (18)

كسي كه در اين جايگاه حلاوت محبت الهي را مي چشد، مي بايست در او عزمي شكل گيرد و عزمي كه مناسب با اين مقام است، عبارت است از بناگذاري و تصميم بر ترك معاصي و گناهان، و انجام واجبات، و جبران آنچه از او فوت شده در ايام حيات، و بالاخره عزم بر اينكه ظاهر و صورت خود را انسان عقلي و شرعي نمايد. و انسان شرعي عبارت از آن است كه مطابق مطلوبات شرع رفتار كند، و ظاهرش ظاهر رسول اكرم( باشد، و تأسّي به آن بزرگوار كند در جميع حركات و سكنات، و در تمام افعال و تروك. و اين امري است ممكن، زيرا ظاهر را مثل آن سرور كردن، امري است مقدور هر يكاز بندگان خدا(19)

در اين مسير بايد به سراغ شريعت محمدي( و ائمه اطهار( رفت. واحكام ظاهر و اعضاء ظاهري خود را بشناسيم، و عامل به آن شويم. در بُعدي باطني تر، احكام خلقيات خويش را بشناسيم. و در بعدي عميقتر، احكام اعتقادات و باورهاي ايماني را بدست آوريم. بايد واجب و حرام را در هر كدام شناخته، خود را به سلاح تقوي مجهز نموده، از خداي منّان قوت فائق آمدن را طلب نمود. در مورد اول بايد به علم فقه رجوع نمود، و در مورد دوم به علم اخلاق و تربيت، و در مورد سوم، به علوم مربوط به اصول اعتقادات رجوع مي نماييم.

در گام بعد، بايد دستور مشارطه، مراقبه، و محاسبه را در پيشاني حركت خود قرار دهيم.

مشراطه آن است كه در اول روز مثلاً با خود شرط كند، كه امروز بر خلاف فرمودة خداوند تبارك و تعالي عمل نكند. و معلوم است يك روز خلاف نكردن، امري است خيلي سهل؛ و انسان مي تواند بآساني از عهده برآيد. (20)

بعد از مشارطه بايد وارد مراقبه شوي، و آن چنان است كه در تمام مدت شرطي، متوجه عمل به آن باشي. و خود را ملزم بداني به عمل كردن به آن. و اگر خداي نخواسته در دلت افتاد كه امري را مرتكب شود، كه خلاف فرمودة خداست، بدان كه اين شيطان و ]سربازان[ اويند،كه مي خواهند تو را از شرطي كه كردي، باز دارند. (21) به همين حال باشيد تا شب كه موقع محاسبه مي شود، و آن عبارت است از اينكه حساب نفس را بكشي، در اين شرطي كه با خداي خود كردي، كه آيا به جا آوردي، و با ولي نعمت خود در اين معامله جزئي خيانت نكردي؟ اگر درست وفا كردي، شكر خدا كن،كه كار فردا آسانتر مي شود؛ ... و اگر خداي نخواسته، در وقت محاسبه ديدي سستي شده در شرطي كه كردي، از خداي تعالي معذرت بخواه، و بنابگذار كه فردا مردانه به عمل به شرط قيام كني، و به اين حال باش، تا خداوند ابواب توفيق را به روي تو باز كند. (22)

و از اموري كه انسان را در مجاهده با نفس و شيطان، كمك و ياري مي كند، تذكر است. و آن ياد خداي تعالي، عظمت او،و نعمت هايي است كه به انسان مرحمت نموده. و اين چه گناه بزرگي است، پشت نمودن به ولي نعمت؛ و چه زشت است پيش عظمت و بزرگي و مجد خداوند، بي ادبي كردن.

پس اي عزيز، متذكر عظمت خداي خودت باش، و متذكر نعمتها و مرحمتهاي او شو، و متذكر حضور باش، و ترك كن نافرماني او را، ودر اين جنگ بزرگ بر جنود شيطان غلبه كن، و مملكت ]وجودت[ را مملكت رحماني و حقّاني كن. (23)

برادر عزيز، در اين ميدان، براي خلاص كردن دل و قلب از دست شيطان و مكائد او، بايد قدم به قدم شيطان را بيرون كرد؛ و در اصلاح خويش، سير از ظاهر به باطن را بايد در پيش گرفت، چرا كه حكومت او در درون ما محكم شده؛ بنابراين اگر فرض كنيم به يكباره مقدور مي شود او را از تمام خاكريزها بيرون كنيم، خود سرخورده و وامانده مي شويم.

قطره باقلزم (24) چو اِستيزه كند ابله است و ريش خود بر مي كند

بنابراين گامها و خاكريزهايي را كه ذكر شد، حتماً رعايت كنيم: و اميد وار به اقدامات خود نباشيم، كه خالصانه بايد متوجه خداوند و عنايت او باشيم؛ تا او به ديد كرمش بر اقدامات ما مطمع نظر، و مبدأ ميل و خواهش را در دل ما تغيير دهد، و ما را به تمامه متوجه خويش سازد. به اميد دميدن و طلوع دولت يار؛ انشاءا...تعالي.

به عنوان حسن ختام بحث، به برخي از خصوصيات مقرّبين درگاه حضرت حق، چنانچه مشعلي باشد در پيش پاي ما، از ائمه طاهرين( نقل مي نمايم :

امام علي( : برشما باد اخلاص راستين، و يقين نيكو؛ زيرا كه اين دو، برترين عبادت مقربان است.(25)

امام علي( : نزديكترين مردم به خداي سبحان، نيك ايمان ترين آنهاست. (26)

امام سجاد ( : نزديكترين شما به خداوند، گشاده خوترين شماست. (27)

پيامبراكرم( : نزديكترين زمان بنده به خداي عزوجل، زماني است كه در سجده است. (28)

امام سجاد( : نزديكترين بندگان به خداوند تعالي، حق گوترين آنهاست، هر چند به زيانش باشد. (29)

امام علي( : بخشش كردن در راه خدا، عبادت مقربان است. (30)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع و مآخذ :

1. ميزان الحكمه، حديث 16901 ، باب قلب

2. عن الصادق(، جامع الاخبار، الفضل الحادي و الاربعون و المائه في

3. دل پادشاهي است كه سپاهياني دارد؛ هرگاه پادشاه شايسته باشد، سپاهش نيز شايسته اند؛ و اگر او فاسد باشد، سپاهش نيز به فساد و تباهي ميافتد. نبي مكرم اسلام( : ميزان الحكمه، باب قلب، ح 16911

4. قال امام علي( : دل، كتاب ديده است. : ميزان الحكمه، ح16902

5. ميزان الحكمه، ح16616

6. ميزان الحكمه، ح 16931

7. ميزان الحكمه،‍ ح 16930

8. سوره مباركة اعراف/آيه 179

9. از نبي مكرم اسلام، ميزان الحكمه،‍ ح 16972

10. ميزان الحكمه،‍ ح 16604

11. اگر نبود كه شياطين بر قلوب آدم مي گرديدند، هر آن نظر مي كردند بر ملكوت آسمان و زمين. (از نبي مكرم اسلام) : ميزان الحكمه،‍ ح 16945

12. بحارالانوار، ج55،باب عرش و كرسي

13. سوره مباركة بقره/ آيه 165

14. سوره مباركة احزاب/ آيه 4

15. سوره مباركة عنكبوت/ آيه 69

16. بحارالانوار، ج95،ص82

17. ميزان الحكمه، ح 16644

18. اربعين حديث،

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.